- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر نشد عاشق دو زلف یار بر رخسار او چون ز ما پنهان کند هر ساعتی دیدار او
2 یک زمان در هجر و وصل او شود خرم دلم این چه آفت رفت یارب بر من از دیدار او
3 غمزهٔ غماز او چون میرباید جان و دل گر نشد جادو به رخ آن طرهٔ طرار او
4 گر نیابم وصل رویش باشد از وی اینقدر عمر یارب میگذارم در غم تیمار او