گر حسن جمال تو طلبکار از نظیری نیشابوری غزل 536

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

گر حسن جمال تو طلبکار نبودی

1 گر حسن جمال تو طلبکار نبودی در خانقه و بتکده دیار نبودی

2 گر نرگس مست تو نکردی جدل آغاز تا گردش او بودی هشیار نبودی

3 بی پرده توانستی اگر روی نمودن در کعبه حجاب در و دیوار نبودی

4 نازت ننهادی به دل این بار امانت گر حسن تو از عشق گرانبار نبودی

5 میزان تو در دست غرورست وگرنه حسن تو به این قیمت و مقدار نبودی

6 گر غیرت تو پرده پندار بهشتی یک دل شده محروم ز دیدار نبودی

7 افسوس که خوی تو چو روی تو نکو نیست ورنه همه بودی گل و یک خار نبودی

8 ای کاش نیامیختی این رنگ محبت تا این همه نیرنگ تو در کار نبودی

9 آسان ز عتاب تو توانست رهیدن گر جان به کمند تو گرفتار نبودی

10 آن تاب و توان رفت که بر یاد رخ تو دشوار شدی کارم و دشوار نبودی

11 می رست ازین حلقه زنار «نظیری » گر معنی تسلیم به زنار نبودی

عکس نوشته
کامنت
comment