- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر مردی در تسلیم زن راه طلب مگشا ز هر مو احتیاجتگرکند فریاد لب مگشا
2 خم شمشیر جرأت صرف ایجاد تواضعکن بهاینناخن همان جزعقدة چینغضبمگشا
3 خریداران همه سنگند معنیهای نازک را زبان خواهیکشید اجناس بازار حلب مگشا
4 ز علم عزت و خواری به مجهولی قناعتکن تسلی برنمیآید معمای سبب مگشا
5 به ننگ انفعالت رغبت دنیا نمیارزد زه بند قبایت بر فسون این جلب مگشا
6 عدم گفتنکفایت میکند تا آدم و حوا دگر ای هرزه درس وهم طومار نسب مگشا
7 بنای سرکشی چون اشک سرتا پا خلل دارد علاج سیل آفتکن سربند ادب مگشا
8 ستم میپرورد آغوش گل از خار پروردن زبانی راکزوکار درود آید به سب مگشا
9 حضور نورت از دقت نگاهی ننگ میدارد به رنگچشم خفاش اینگرهجز پیش شب مگشا
10 سبکروحی نیاید راست با وهم جسد بیدل طلسم بیضه تا نشکستهای بال طرب مگشا