ایدل اینجا کوی جانان است از شمس مغربی غزل 147

شمس مغربی

آثار شمس مغربی

شمس مغربی

ایدل اینجا کوی جانان است از جان دم مزن

1 ایدل اینجا کوی جانان است از جان دم مزن از دل و جان جهان در پیش جانان دم مزن

2 گر تو مرد درد اویی هیچ از درمان مگو درد او را به ز درمان دان ز درمان دم مزن

3 کفر ایمان را به اهل کفر و ایمان واگذار باش مستغرق درو از کفر و ایمان دم مزن

4 لب بدوز از گفتگو چون نیست وقت گفتگوی جای حیران است در وی باش حیران دم مزن

5 چون یقین آید رها کن قصه شک و گمان چون عیان بنمود رخ دیگر ز برهان دم مزن

6 قصه کوران به پیش بینا مگوی بیش ازین در پیش بینایان ز کوران دم مزن

7 علم بیدینان رها کن جهل حکمت را مجوی از خیالات و ظنون اهل یونان دم مزن

8 آب حیوان را گر انسانی بحیوانی کن رها پیش دریای حیات از آب حیوان دم مزن

9 وصل و هجران نیست الّا وصف خاص عاشقان مغربی گر عارفی از وصل و هجران دم مزن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر