- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ایدل دویدن از پی آن بیوفا بسست گر تو هنوز سیر نگشتی مرا بسست
2 خواهی بدیده تا یکی آن خاکپا کشید ای ساده لوح کور شدی توتیا بسست
3 فیض دم مسیح بدل مردگان گذار آمد طبیب مرگ تلاش دوا بسست
4 ایدل ز موج اشک سیاهی مبر ز چشم صیقل مزن که آینه ام بی جلا بسست
5 منت ز خضر با همه کوری نمی کشم در کف ز استقامت طبعم عصا بسست
6 مژگان چون هست چشم تو، ما را چه می کند دارد هزار عاشق رو بر قفا بسست
7 زین بیشتر تلاش جدائی مکن کلیم در قرب ناتوان نشدی این ترا بسست