1 بخرام که بینم قد رعنای ترا نظاره کنم چهره زیبای ترا
2 مستانه بپای تو نهم هر دم سر بر دیده کشم خاک کف پای ترا
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شد از شکوفه چمن را لطافتی حاصل نماند نامیه را از خزان گره در دل
2 به روزگار خزان چشم زخم دهر رسید طلسم سلطنت زمهریر شد باطل
1 گل آمد باز گلشن فکر لطف از جنان دارد زمین از سبزه نو حیز رنگ آسمان دارد
2 فکنده در چمن آب روان بر پیچ و خم راهی چمن با آب حکم آسمان و کهکشان دارد
1 خاک در تو کحل بصر کرده ایم ما وز هر که جز تو قطع نظر کرده ایم ما
2 ما را چه باک در ره عشق تو از رقیب تدبیر او بآه سحر کرده ایم ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به