دلم بهر قفس پرواز می‌کرد، از قدسی مشهدی غزل 329

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

دلم بهر قفس پرواز می‌کرد، از چمن رفتم

1 دلم بهر قفس پرواز می‌کرد، از چمن رفتم فرو نگرفت در غربت دلم، سوی وطن رفتم

2 به هجر و وصل این گلشن، نکردم نوبر شادی چو غنچه تنگدل زادم، چو گل خونین کفن رفتم

3 ز خامی‌های من ای شمع اگر افسرده شد مجلس تو بنشین با حریفان گرم کن صحبت، که من رفتم

4 ملالی بود اگر از بودنم در خاطر یاران بشارت باد ایشان را، که من زین انجمن رفتم

5 به حسرت با لب خشک از کنار جوی برگشتم ز گلشن ناامید از جلوه سرو و سمن رفتم

6 ندارد جز لب حسرت گزیدن بهره‌ای عاشق به حسرت عمرها دنبال آن سیب ذقن رفتم

7 ندیدم در چمن آن گل که من می‌خواستم قدسی بشارت باد مرغان چمن را کز چمن رفتم

عکس نوشته
کامنت
comment