نمی‌رفتم برون از جاده از قصاب کاشانی غزل 224

قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می‌بودم

1 نمی‌رفتم برون از جاده گر هشیار می‌بودم به منزل می‌رسیدم گر شبی بیدار می‌بودم

2 درشتی پیکرم را زیر دست کوهکن دارد نمی‌خوردم بر اعضا تیشه گر هموار می‌بودم

3 ز گردون شکوه بیجا چه گویم ز آنچه خود کردم نمی‌بودم غمین گر خویش را غمخوار می‌بودم

4 ز غم چون شمع از شرح غمت خاموش می‌گشتم زمانی گر ز شغل خویشتن بی‌کار می‌بودم

5 تو آن روزی که با رخسار چون گل در چمن بودی چه می‌شد گر من آن خار سر دیوار می‌بودم

6 جدا کی می‌نمودم دیگر از دل عکس جانان را اگر آیینه‌آسا محرم اسرار می‌بودم

7 به پیش چشمم اطراف چمن می‌بود زندانی زمانی بی‌تو گر در جانب گلزار می‌بودم

8 در این دیر کهن قصاب نزد زاهدان من هم اگر می‌داشتم سر صاحب دستار می‌بودم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر