-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نمیرفتم برون از جاده گر هشیار میبودم به منزل میرسیدم گر شبی بیدار میبودم
2 درشتی پیکرم را زیر دست کوهکن دارد نمیخوردم بر اعضا تیشه گر هموار میبودم
3 ز گردون شکوه بیجا چه گویم ز آنچه خود کردم نمیبودم غمین گر خویش را غمخوار میبودم
4 ز غم چون شمع از شرح غمت خاموش میگشتم زمانی گر ز شغل خویشتن بیکار میبودم
5 تو آن روزی که با رخسار چون گل در چمن بودی چه میشد گر من آن خار سر دیوار میبودم
6 جدا کی مینمودم دیگر از دل عکس جانان را اگر آیینهآسا محرم اسرار میبودم
7 به پیش چشمم اطراف چمن میبود زندانی زمانی بیتو گر در جانب گلزار میبودم
8 در این دیر کهن قصاب نزد زاهدان من هم اگر میداشتم سر صاحب دستار میبودم