از پا نشیند ای کاش محمل‌کش از بیدل دهلوی غزل 289

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

از پا نشیند ای کاش محمل‌کش هوس‌ها

1 از پا نشیند ای کاش محمل‌کش هوس‌ها زین کاروان شنیدیم نالیدن جرس‌ها

2 بازار ظلم گرم است از پهلوی ضعیفان آتش به عزم اقبال دارد شگون ز خس‌ها

3 در طبع خودسر جاه سعی گزند خلق است دیوانه‌اند سگ‌ها از کندن مرس‌ها

4 ای مزرعی است کآنجا دهقان صنع پوشید خون‌های زخم گندم در پرده عدس‌ها

5 از حرص منفعل شد خوان‌گستر قناعت برد از شکر حلاوت جوشیدن مگس‌ها

6 در عرصه گاه تسلیم از یکدگر گذشته‌ست مانند موج گوهر جولان پیش و پس‌ها

7 افغان به سرمه خوابید کس مدعا نفهمید آخر به خاک بردیم ابرام ملتمس‌ها

8 چون ناله زین نیستان رستن چه احتمال است خط می‌کشیم عمری‌ست بر مسطر قفس‌ها

9 مجنون شدیم اما داد جنون ندادیم تا دامن و گریبان کم بود دسترس‌ها

10 بیدل به مشق اوهام دل را سیاه کردیم تا کی طرف برآید آیینه با نفس‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment