1 ای کاش من آن دو زلف عنبر برمی تا بر رخ او زمان زمان بگذرمی
2 ای کاش من آن دو لعل چون شکرمی تا از دهن نوش تو می بر خورمی
1 چه چیزست رخساره و زلف دلبر گل مشگبوی و شب روز پرور
2 گل اندر شده زیر نور سته سنبل شب اندر شده زیر خورشید انور
1 آن زلف سرافکنده بر آن عارض خرّم از بهر چه چیزست بدان بوی و بدان خم
2 هر چند همی مالد خمّش نشود راست هر چند همی شوید بویش نشود کم