غالب دهلوی

غالب دهلوی

غالب دهلوی
غالب دهلوی

رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم از غالب دهلوی غزل 258

غزل 258 ام از 446 غزلیات

رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم

1 رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم در بزم رنگ و بو نمطی دیگر افگنم

2 در وجد اهل صومعه ذوق نظاره نیست ناهید را به زمزمه از منظر افگنم

3 معشوقه را ز ناله بدان سان کنم حزین کز لاغری ز ساعد او زیور افگنم

4 هنگامه را جحیم جنون بر جگر زنم اندیشه را هوای فسون در سر افگنم

5 نخلم که هم به جای رطب طوطی آورم ابرم که هم به روی زمین گوهر افگنم

6 با غازیان ز شرح غم کارزار نفس شمشیر را به رعشه ز تن جوهر افگنم

7 با دیریان ز شکوه بیداد اهل دین مهری ز خویشتن به دل کافر افگنم

8 ضعفم به کعبه مرتبه قرب خاص داد سجاده گستری تو و من بستر افگنم

9 تا باده تلخ تر شود و سینه ریش تر بگدازم آبگینه و در ساغر افگنم

10 راهی ز کنج دیر به مینو گشاده ام از خم کشم پیاله و در کوثر افگنم

11 منصور فرقه علی اللهیان منم آوازه «انا اسد الله » درافگنم

12 ارزنده گوهری چو من اندر زمانه نیست خود را به خاک رهگذر حیدر افگنم

13 غالب به طرح منقبت عاشقانه ای رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم

شاعر شعر رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم چه کسی است ؟

شاعر شعر رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم غالب دهلوی می باشد.

شعر رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم چیست ؟

قالب شعر رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم غزل است

مضمون اصلی شعر رفتم که کهنگی ز تماشا برافگنم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر