خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

رفتم به راه صفت دیدم به از خاقانی شروانی غزل 4

غزل 4 ام از 1365 غزلیات

رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا

1 رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا چشم و چراغ مرا جائی ئشگرف و چه جا

2 جائی که هست فزون از کل کون و مکان جائی که هست برون از وهم ما و شما

3 صحن سراچهٔ او صحرای عشق شده جان‌های خلق در او رسته به جای گیا

4 از اشک دلشدگان گوهر نثار زمین وز آه سوختگان عنبر بخار هوا

5 دارندگان جمال از حسن او به حسد بینندگان خیال از نور او به نوا

6 رفتم که حلقه زنم پنهان ز چشم رقیب آمد رقیب و سبک در ره گرفت مرا

7 گفتا به حضرت ما گر حاجت است بگو گفتم که هست بلی اما الیک فلا

8 هم خود ز روی کرم برداشت پرده و گفت ای پاسبان تو برو، خاقانیا تو درا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا

شاعر شعر رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا چه کسی است ؟

شاعر شعر رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا خاقانی شروانی می باشد.

شعر رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا چیست ؟

قالب شعر رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا غزل است

مضمون اصلی شعر رفتم به راه صفت دیدم به کوی صفا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر