رفتم از هوش نگاه که به از اسیر شهرستانی غزل 570

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد

1 رفتم از هوش نگاه که به یادم آمد آب گشتم سر راه که به یادم آمد

2 شد به گلزار جگر ناله من سرو روان قامت جلوه پناه که به یادم آمد

3 گل کند گل مژه چشم غزالم به نظر شوخی طرف کلاه که به یادم آمد

4 حیرتت بیخبر آورده به نظاره هجوم صف مژگان سیاه که به یادم آمد

5 الفتم سرمه کش دیده حیرت شد اسیر نگه حوصله کاه که به یادم آمد

عکس نوشته
کامنت
comment