بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

به دل‌ گردی ز هستی یافتم از بیدل دهلوی غزل 2035

غزل 2035 ام از 2828 غزلیات

به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم

1 به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم نفس تا خانهٔ آیینه روشن کرد من رفتم

2 شرار کاغذم از بی‌دماغیها چه می‌پرسی همه گر یک قدم رفتم به خویش آتش‌فکن رفتم

3 ز باغ امتیاز آیینه‌گل چیدن نمی‌داند تحیر خلوت‌آرا بود اگر در انجمن رفتم

4 زدل بیرون نجستم چون خیال از آسمان تازی نیفتادم به غربت هر قدر دور از وطن رفتم

5 تحیر شد دلیلم در سواد دشت آگاهی همان تار نگاهم جاده بود آنجا که من رفتم

6 ز بس وحشت ‌کمین الفت اسباب امکانم کسی با خویش اگرپرد‌اخت من از خویشتن رفتم

7 چو شمعم مانع‌ وحشت نشد بی‌دست و پاییها به لغزشهای اشک آخر برون زین انجمن رفتم

8 به آگاهی ندیدم صرفهٔ تدبیر عریانی ز غفلت چشم پوشیدم به فکر پیرهن رفتم

9 هجوم ضعف برد از یادم امید توانایی نشستم آنقدر بر خاک کز برخاستن رفتم

10 پر طاووس دارد محمل پرواز مشتاقان به یادت هر کجا رفتم به سامان چمن رفتم

11 ادا فهم رموز غیب بودن دقتی دارد عدم شد جیب فطرت تا به فکر آن دهن رفتم

12 به قدر التفات مهر دارد ذره پیدایی به یادت گر نمی‌آیم یقینم شد که من رفتم

13 مرا بر بستن لب فتح باب راز شد بیدل که در هر خلوت از فیض خموشی بی‌سخن رفتم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم

شاعر شعر به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم چه کسی است ؟

شاعر شعر به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم بیدل دهلوی می باشد.

شعر به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم چیست ؟

قالب شعر به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم غزل است

مضمون اصلی شعر به دل‌ گردی ز هستی یافتم از خویشتن رفتم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر