1 شریک درد و سوز لاله بودم ضمیر زندگی را وا نمودم
2 ندانم با که گفتم نکتهء شوق که تنها بودم و تنها سرودم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شنیدم که در پارس مرد گزین ادا فهم رمز آشنا نکته بین
2 بسی سختی از جان کنی دید و مرد بر آشفت و جان شکوه لبریز برد
1 ای امیر کامگار ای شهریار نوجوان و مثل پیران پخته کار
2 چشم تو از پردگیهای محرم است دل میان سینه ات جام جم است
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به