- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا ای شمع میل گریه شد در هجر یار امشب تو بنشین گریه دلسوز را با من گذار امشب
2 بیاد شمع رویش خواهم از سر تا قدم سوزم برو ای اشک آب از آتش من دور دار امشب
3 فکندی وعده قتلم بفردا لیک می ترسم که دیر آمد سحر من جان دهم در انتظار امشب
4 نهان از خلق دارم عزم کویش حسبة لله مرا رسوا مساز ای ناله بی اختیار امشب
5 مرا در گریه امروز نقد اشک شد آخر نمی دانم چه سازم گر رسد یارم نثار امشب
6 متاع خواب را بربوده اند از مردم چشمم مگر بخت بد افکندست سوی من گذار امشب
7 فضولی را قراری بود شبها بر سر آن کو چو راندی از سر کویت کجا گیرد قرار امشب