دلم خود را به نیش غمزه‌ای از وحشی بافقی غزل 208

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

دلم خود را به نیش غمزه‌ای افکار می‌خواهد

1 دلم خود را به نیش غمزه‌ای افکار می‌خواهد شکایت دارد از آسودگی، آزار می‌خواهد

2 بلا اینست کاین دل بهر ناز و عشوه می‌میرد ز نیکویان نه تنها خوبی رخسار می‌خواهد

3 دل از دستی بدر بردن نباشد کار هر چشمی نگاه پر تصرف غمزه پر کار می‌خواهد

4 بود آهو که صیادش به یک تیر افکند در خون دلی را صید کردن کوشش بسیار می‌خواهد

5 غلامی هست وحشی نام و می‌خواهد خریداری به بازار نکو رویان که خدمتکار می‌خواهد

عکس نوشته
کامنت
comment