- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خواهم که با تو قصه خود در میان نهم چون بینمت ز شوق گره بر زبان نهم
2 بر لوح جان نماند گمان و خیال و وهم از بس که داغ درد تو بر لوح جان نهم
3 دارم هوای آنکه شوم خاک پای تو من کز شرف قدم به سر فرقدان نهم
4 نقش دهان تنگ تو چون آیدم به دل مهر نگین ختم سلیمان بدان نهم
5 گر پسته دم زند ز دهان تو باک نیست مغزش کنم ز غیرت و اندر دهان نهم
6 جانا بگو که شاهدی از خادمان ماست کآیم رخ نیاز بر آن خاندان نهم