-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دست بر زلفش زدم، شب بود، چشمش مست خواب برقع از رویش گشودم تا درآید آفتاب
2 گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو گفت تا من برنخیزم، کی برآید آفتاب