- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو را گفتم ز صبح وصل مهرافروزتر باشی نه کز داغ و داع دوستان دلسوزتر باشی
2 به سعیت چون کمان می خواستم در بر کشم روزی چه دانستم که از تیر قضا دل دوزتر باشی
3 من از شغل تو سرگردان شدم در ابجد دانش تو در علم نظر هر دم نکات آموزتر باشی
4 مثال ما درین بستان زمستان و بهار آمد که چندانی که من بد روز تو بهروزتر باشی
5 نه گردونی که با عالم قرابت کشتگی دارد چرا هرچند زاری بشنوی کین توزتر باشی
6 تواضع جو که می سازد غرور و سرکشی خوارت ز جمشید ار به حسن و دلبری فیروزتر باشی
7 «نظیری » تا بهار وصل گل افشان شود باید ز بستان دردی هجران نشاطاندوزتر باشی