-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقت سحر سوی چمن انداختم گذر تا رفع گردد از گل و سبزه ملال من
2 چون پا بروی سبزه نهادم بطعنه گفت کای بی خبر نه مگر آگه ز حال من
3 گر پایمال تو شده ام کم مبین مرا بنگر که هست صد چو تویی پایمال من