- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم چشمی نشد بمالم از دود و گرد عالم
2 عزم رحیل دارم از شهربند دنیا صوم وصال گیرم از آب خورد عالم
3 بر خاک رهگذارم افلاک پایمالم خلوت نشین شهرم صحرانورد عالم
4 رخ می کنم به ناخن، لب می گزم به دندان با خویش در نبردم، غالب نبرد عالم
5 از حسن آن پری وش، تا یافتم نشانی دیوانه دوست گشتم، ویرانه گرد عالم
6 خشمی همه تبسم، تلخی همه حلاوت در نیش نوش جان ها، در خار ورد عالم
7 ریزان ز من ثمرها، الوان ز من چمن ها رنگی نه همچو بادم، از سرخ و زرد عالم
8 نابود هست و بودم، پندار در نمودم چون نقطه زیادم، از نقش نرد عالم
9 نوبالغان این عهد، زن مشربند یکسر مردانگی مجویید، از هیچ مرد عالم
10 زین خاکدان برستیم، وز اختران گذشتیم ماییم صبح ثانی، خورشید فرد عالم
11 صبح از کف «نظیری » رطل گران کشیدیم بر طبع شد گوارا، اندوه و درد عالم