-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شدست زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست
2 خواهش من دگر و آنچه تو خواهی دگرست نخل امید مرا غیرت تو تیشه شدست
3 هر نهالی که خیال قد و بالای تو گشت ریشهٔ شد بدل اکنون همه دل ریشه شدست
4 دم بدم در دلم از غصه نهالی کارم از درخت غم تو باغ دلم بیشه شدست
5 بیش ازین تاب جفای تو ندارم جانا بس که بگداخت سراپای دلم شیشه شدست
6 متصل میکندش تا که در آرد از پای غم هجران تو بنیاد مرا تیشه شدست
7 ناله ام مطرب و خون باده و چشمم ساغر یادتو ساقی این بزم و دلم شیشه شدست
8 گل سرخست رخت یاشده از می گلگون زعفرانیست رخم یا گل کافیشه شدست
9 بس که در حسن سراپای تو اندیشه نمود پای تا سر دل حیرت زده اندیشه شدست
10 فیض هر روز بنظم غزلی پردازد سفتن گوهر معنیش مگر پیشه شدست