-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گمان مبر که: به جور از بر تو برخیزم به اختیار ز خاک در تو برخیزم
2 نه چون کلاه توام، کین چنین بهر بادی چو ترک من بکنی از سر تو برخیزم
3 چونی گرم بکنی بندبند، نیستم آنک ز بند آن لب چون شکر تو برخیزم
4 اگر بکشتنم آیی ز راستی چون تیر بیاری مدد خنجر تو برخیزم
5 سپند آتش غم کردهای مرا، ای دوست مکن، که سوخته از مجمر تو برخیزم
6 شبی دراز چو زلف تو آرزوست مرا که با تو باشم و شاد از بر تو برخیزم
7 خوشا دمی! که به مستی چو اوحدی از خواب به بوی طرهٔ چون عنبر تو برخیزم