گمان مبر که ز روی تو دیده از قدسی مشهدی غزل 375

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

گمان مبر که ز روی تو دیده بردارم

1 گمان مبر که ز روی تو دیده بردارم به روی توست مرا دیده، تا نظر دارم

2 چو نقش پا به رهت دیده دوختم، ترسم که بگذری تو، گر از راه دیده بردارم

3 مباد در دو جهان دستگیر، هیچ‌کسم بجز تو در دو جهان گر کسی دگر دارم

4 خرید بیخودی‌ام از جفای خودداری سرم چو نیست، چه پروای دردسر دارم

5 دگر به قتل که خنجر کشیده‌ای، که ز رشک هزار خنجر الماس در جگر دارم

6 فریب شعله چو پروانه‌ام ز راه نبرد که آتشی چو محبت به زیر پر دارم

7 ز شش جهت چو رهم بسته است نومیدی ندانم این همه غم، از چه رهگذر دارم

عکس نوشته
کامنت
comment