- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هنوز چشم امیدم به رهگذاری هست هنوز گونه زرد مرا غباری هست
2 نمیزنم مژه بر یکدگر ز حیرانی هنوز چشم مرا درد انتظاری هست
3 حذر نکرد ز آهم سپهر و غافل از این که در میانه این گرد هم سواری هست
4 مرا چو حادثه مخصوص گشت دانستم که روزگار مرا از من اعتباری هست
5 ز دیده خون دلم جوش میزند امشب مگر بر آن سر کو چشم اشکباری هست؟
6 نصیب ما که درین گلشن آشیان داریم اگرچه خرمن گل نیست، مشت خاری هست
7 ز موج خیز محبت برون مرو قدسی به خس گذار درین بحر اگر کناری هست