با حکمت ایستاده ام از نظیری نیشابوری غزل 320

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس

1 با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس با عفوت این گنه که ندارم گناه بس

2 حسنت که خط نوشت به خونم درنگ چیست یک مؤمن و دو کافر هندو گواه بس

3 هرچند از دلم غم دیرینه پرسش است مکتوب تو فراق تو را عذرخواه بس

4 تعویذ چشم زخم وصال تو هجر تست نقصان ماه حرز تمامی ماه بس

5 گو کوکب براق سواران در ابر باش در تیره شب دلیل رهم برق آه بس

6 بادم که نور دیده یعقوب می برم از مصر بوی پیرهنم زاد راه بس

7 صد خاندان ز آه ضعیفی تبه شود روز سپید را دم شاه سیاه بس

8 دیوانگان ز ماه نو آشفته می شوند شور مراست جلوه پر کلاه بس

9 حیف آیدم که آن خم ابرو ترش شود بهر نظارگی تو ضبط نگاه بس

10 امید هست سود و زیان سربسر شود سرمایه ام خجالت تقصرگاه بس

11 آوردن شفیع «نظیری » خیانتست امید بنده بر کرم پادشاه بس

عکس نوشته
کامنت
comment