اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای
اوحدی مراغه‌ای

زلف ترا بدیدم و مشکم از اوحدی مراغه‌ای غزل 148

غزل 148 ام از 1326 غزلیات

زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت هر کو به دام زلف تو اندر فتاد رفت

2 بر بوی باد زلف تو شب روز می‌کنم دردا! کز اشتیاق تو عمرم به باد رفت

3 روزی اگر ز زلف تو بندی گشوده‌ام بر من مگیر، کان به طریق گشاد رفت

4 گفتی که: بامداد مراد تو می‌دهم زان روز می‌شمارم و صد بامداد رفت

5 دل را غم تو زهر جفا داد و نوش کرد جان از کف تو شربت غم خورد و شاد رفت

6 ظلمی که از غم تو گذشتت بر سرم رخ بازکن، که آن همه عدلست و داد رفت

7 گر اوحدی ز دست برفت ای، پسر، چه باک؟ اندر زمانه هر که ز مادر بزاد رفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت

شاعر شعر زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت چه کسی است ؟

شاعر شعر زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت اوحدی مراغه‌ای می باشد.

شعر زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت چیست ؟

قالب شعر زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت غزل است

مضمون اصلی شعر زلف ترا بدیدم و مشکم ز یاد رفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر