در مجلس آن از جلال الدین محمد مولوی غزل 1448

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

در مجلس آن رستم در عربده بنشستم

1 در مجلس آن رستم در عربده بنشستم صد ساغر بشکستم آهسته که سرمستم

2 ای منکر هر زنده خنبک زنی و خنده ای هم خر و خربنده آهسته که سرمستم

3 ای عاقل چون لنگر ای روت چو آهنگر در دلبر ما بنگر آهسته که سرمستم

4 تو شخصک چوبینی گر پیشترک شینی صد دجله خون بینی آهسته که سرمستم

5 کاهل مشو ای ساقی باقی است ز ما باقی پر ده می راواقی آهسته که سرمستم

6 آن‌ها که ملولانند زین راه چه گولانند بس سرد فضولانند آهسته که سرمستم

7 شمس الحق آزاده تبریز و می ساده تا حشر من افتاده آهسته که سرمستم

عکس نوشته
کامنت
comment