- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میبینمت که عزم جفا میکنی مکن عزم عتاب و فرقت ما میکنی مکن
2 در مرغزار غیرت چون شیر خشمگین در خونم ای دو دیده چرا میکنی مکن
3 بخت مرا چو کلک نگون میکنی مکن پشت مرا چو دال دوتا میکنی مکن
4 ای تو تمام لطف خدا و عطای او خود را نکال و قهر خدا میکنی مکن
5 پیوند کردهای کرم و لطف با دلم پیوند کرده را چه جدا میکنی مکن
6 آن بیذقی که شاه شدهست از رخ خوشت بازش به مات غم چه گدا میکنی مکن
7 آن بندهای که بدر شد از پرتو رخت چون ماه نو ز غصه دوتا میکنی مکن
8 گر گبر و مؤمن است چو کشته هوای توست بر گبر کشته تو چه غزا میکنی مکن
9 بیهوش شو چو موسی و همچون عصا خموش مانند طور تو چه صدا میکنی مکن