پرتو روی تو از روی صفا می‌بینم از حیدر شیرازی غزل 15

حیدر شیرازی

آثار حیدر شیرازی

حیدر شیرازی

پرتو روی تو از روی صفا می‌بینم

1 پرتو روی تو از روی صفا می‌بینم مردم چشم تو در عین حیا می‌بینم

2 در لبت می‌نگرم، جوهر جان می‌یابم در رخت می‌نگرم، صنع خدا می‌بینم

3 شام گیسوی تو یا ملک ختن می‌نگرم؟ زلف پرچین تو یا مشک خطا می‌بینم؟

4 گرد کوه از سر غیرت چو کمر می‌گردم زآنکه اندام تو در بند قبا می‌بینم

5 چون صبا بی سر و پا می‌روم و سودایی تا سر زلف تو در دست صبا می‌بینم

6 دل یکتای خود از غایت سرگردانی بسته در سلسلهٔ زلف دوتا می‌بینم

7 تا به هم درشکند قلب اسیران کمند ترک سرمست تو با تیغ جفا می‌بینم

8 دل که از غصه به تنگ آمد و ناپیدا شد اثرش در دهن تنگ شما می‌بینم

9 از تو چندان که به من جور و جفا می‌آید همچنان در دل خود مهر و وفا می‌بینم

10 حیدر از آرزوی آتش و آب رخ تو خاکش از مهر تو بر باد هوا می‌بینم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر