- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به تیره شب نظر آفتاب میبینم رخ تو مینگرم یا که خواب میبینم
2 به غیر نقش خط از روی آبدار تو من خط دو کون چو نقش بر آب میبینم
3 خراب عشق توام ورنه در عمارت خویش بنای کون و مکان را خراب میبینم
4 نظر نداشتی ای آنکه گفتی از سر زلف جمال شاهد جان در حجاب میبینم
5 تو طره مینگری من ز طره طلعت دوست تو ابر تیره و من آفتاب میبینم
6 نه تاب هر نظرست این فروغ و تابش روی که من در آن سر زلف به تاب میبینم
7 به چشم باز من آن روی را چو بیضه نور عیان ز موی چو پر غراب میبینم
8 شتاب گیر دلا وصل اوست حاصل عمر که عمر را به روش در شتاب میبینم
9 کتاب عشق ز من جو که من ز خشت سیاه بیاض صفحه سر کتاب میبینم
10 پیادهای تو ز من پرس راه وادی عشق که خون راهروان تا رکاب میبینم
11 صفای سرم و خود را بیمن همت پیر به قصر خسرو مالک رقاب میبینم