1 به گرد خویش، هجوم غزال میبینم چو یاد چشم توام در خیال میآید
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 وبال جان اسیران مکن رهایی را مده به اهل وفا یاد بیوفایی را
2 به مرگ هم نبریدم به هرکه پیوستم کسی نخوانده چو من جزو آشنایی را
1 ز بوی او به دل غنچه ارمغانی هست ز داغ من جگر لاله را نشانی هست
2 به باغ رفتم و داغم چنان که پنداری مرا به غنچه ز دلبستگی گمانی هست
1 از شیشه نه می در دل مخمور فرو ریخت انوار تجلیست که بر طور فرو ریخت
2 گلچین چمن دامن گل را ز خجالت چون دید گل روی تو از دور، فرو ریخت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به