-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منم که با تو زمانی وصال میبینم به جای وصل همانا خیال میبینم
2 بر آستان که بهشتم بهشت را تا من بر آستان تو خود را مجال میبینم
3 تویی به لطف درآمیخته به من یا من میان جان و بدن اتصال میبینم
4 تو هر جفا که کنی در وصال خورسندم که در فراق صبوری محال میبینم
5 سزای افسر شاهی دنیی و عقبیست سری که در قدمت پایمال میبینم
6 مگر به شأن تو نازل شدهست آیت حسن که در تو غایت حسن و جمال میبینم
7 اگرچه بلبل باغ معانیم خود را به وصف لالهٔ روی تو لال میبینم
8 به بحر عشق فرو رو حسین و حال طلب که غیر عشق همه قیل و قال میبینم