جستم از دام ، به دام آر گرفتار از وحشی بافقی غزل 226

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

جستم از دام ، به دام آر گرفتار دگر

1 جستم از دام ، به دام آر گرفتار دگر من نه آنم که فریب تو خورم بار دگر

2 شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی تو برو بهر علاج دل بیمار دگر

3 گو مکن غمزهٔ او سعی به دلداری ما زانکه دادیم دل خویش به دلدار دگر

4 بسکه آزرده مرا خوشترم از راحت اوست گر سد آزار ببینم ز دل آزار دگر

5 وحشی از دست جفا رست دلت واقف باش که نیفتد سرو کارت به جفا کار دگر

عکس نوشته
کامنت
comment