-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میکنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی برده از راه دلم را خم ابروی کسی
2 ای نسیم سحر امروز به خود میبالی مگر افتاده رهت بر خم گیسوی کسی
3 سامری کاین همه در سحر به خود میبالید برنخورده است به یک نرگس جادوی کسی
4 ای شب از تیرگی خویش مزن لاف گزاف ظلمت آن است که من دیدهام از موی کسی
5 ای صبا عطر فشانی ز کجا میآیی بیخودم ساز گر آوردهای از بوی کسی
6 کی توانم که به دامان زنمش دست وصال من که رو سوی کسی دارم و او سوی کسی
7 باخبر باش از این طایفه آخر قصاب میشوی کشته ز تیغ خم ابروی کسی