پارسایی را دیدم بر کنار از سعدی شیرازی گلستان 13

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمی‌شد.

پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمی‌شد. ,

مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای عزّوجل علی الدوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه می‌گویی؟ گفت: شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی. ,

3 گر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد

4 گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد کاو دل آزرده شد از من غم آنم باشد

عکس نوشته
کامنت
comment