شب آن بدمهر را با از بابافغانی شیرازی غزل 412

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ می‌دیدم

1 شب آن بدمهر را با غیر چون یکرنگ می‌دیدم به بخت خود دل بدروز را در جنگ می‌دیدم

2 به ظاهر می‌نمود آن بی‌وفا دلگرمیی با من ولی در باطنش دل سخت‌تر از سنگ می‌دیدم

3 به راهی با رقیبان دیدم آن بدمست را ناگه نگفتم یک سخن با او محل چون تنگ می‌دیدم

4 مرا منشان به پهلوی رقیب ای شمع کز بزمت نمی‌گشتم چنین محروم اگر این ننگ می‌دیدم

5 فغانی کز فغان یک دم نیاسودی چه شد یارب که او را دوش در بزم تو بی‌آهنگ می‌دیدم

عکس نوشته
کامنت
comment