1 دیدم دیدم که هر چه دیدم حق بود دیدم دیدم که دید دیدم حق بود
2 دیدم دیدم که می شنیدم از حق دیدم دیدم که آن شنیدم حق بود
1 دارد شرف بر انجم و افلاک خاک ما آئینهٔ خدای نما جان پاک ما
2 تاامر و خلق جمله شود دوست دست صنع کشته است تخم مهر گیاهی بخاک ما
1 عشق گسترده است خوانی بهر خاصان خدا میزند هر دم صلائی سارعوا نحواللقا
2 بر سرخوانش نشسته قدسیان ساغر بکف هین بیائید اهل دل اینجاست اکسیر بقا
1 شود شود که شود چشم من مقام ترا شود شود که بینم صباح و شام ترا
2 شود شود که شوم غرق بحر نور شهود بدیده تو به بینم مگر بکام ترا