-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همه پاکان بحر و بر دیدم چه تری ها زخشک وتر دیدم
2 نیک و بد در زمانه ما نیست هر چه دیدم ز بد بتر دیدم
3 سوختن در فراق او این بود پختگی ها کزین سفر دیدم
4 می رمم همچو سگ گزیده زآب بسکه طوفان ز چشم تر دیدم
5 سرمه را دیده ام بآب دهد دود آتشگه جگر دیدم
6 عقل را در سرم بچرخ آورد پیچ و تابی کز آن کمر دیدم
7 می روم رو شکفته تا دم تیغ چین پیشانی سپر دیدم
8 باطنش همچو پشت آینه بود ظاهر هر که صاف تر دیدم
9 شیشه از سنگ آن ندید کلیم که من از بالش هنر دیدم