- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روی تو چو نوبهار دیدم گل را ز تو شرمسار دیدم
2 تا در دل من قرار کردی دل را ز تو بیقرار دیدم
3 من چشم شدم همه چو نرگس کان نرگس پرخمار دیدم
4 در عشق را من از جمله بلا حصار دیدم
5 از ملک جهان و عیش عالم من عشق تو اختیار دیدم
6 خود ملک تویی و جان عالم یک بود و منش هزار دیدم
7 من مردم و از تو زنده گشتم پس عالم را دو بار دیدم
8 ای مطرب اگر تو یار مایی این پرده بزن که یار دیدم
9 در شهر شما چه یار جویم چون یاری شهریار دیدم
10 چون در بر خود خوشش فشردم آیین شکرفشار دیدم
11 چون بستم من دهان ز گفتن بس گفتن بیشمار دیدم
12 چون پای نماند اندر این ره من رفتن راهوار دیدم
13 سر درنکشم ز ضر که بیسر سرهای کلاه دار دیدم
14 بس کن که ملول گشت دلبر بر خاطر او غبار دیدم