- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پسری دیدم پوشیده قبای گفتم او را که به نزدیک من آی
2 گفت من دیر بمانم نایم گفتم او را که بیا ژاژ مخای
3 دیر کی مانی جایی که بود سیم در دست و گروگان در پای
4 من اگر ایستادهام مسته خویشتن گر نشستهای مستای
5 زان که تو فتنهای و من علمم تو نشسته بهی و من بر پای