1 گفتم که چه نامی ای پسر ؟ گفتا : غم گفتم نگری بعاشقان ؟ گفتا : کم
2 گفتم بچه بسته ای مرا ؟ گفت : بدم گفتم چه بود پیشۀ تو ؟ گفت : ستم
1 سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری شکسته شد از و لشکر ولیکن لشکر ایشان
1 گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان
2 گفتم که ساعتی ببر من فرونشین گفتا که باد سرد زمانی فرو نشان