سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

گفتم از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 2

حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 2 ام از 1794 الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله

گفتم ای ایزد سرشته ز نور

1 گفتم ای ایزد سرشته ز نور وی ز عکس رخ تو دیو چو حور

2 ای زمان از تو عید و آدینه وی زمین از رخ تو آیینه

3 صفتت برتر از نفس باشد وصف کردن ترا هوس باشد

4 پس بدیعی به صورت و پیکر نیست در کل کَون چون تو دگر

5 از صفت صورت معاینه‌ای زانکه هم رویی و هم آینه‌ای

6 اندر اقلیم دین تویی هموار از پی راه عذر و شکر شکار

7 طوبی مایه‌بخش باغ ارم کعبهٔ پادشاه خاک حرم

8 بس بهی نفس و بس قوی نفسی عقل و جانی سری دلی چه کسی

9 حبّذا صورتت که بس خوبی خرّما شوکتت نه معیوبی

10 برتر از جوهری و از عَرَضی جملهٔ کاینات را غرضی

11 گوهری کز تو قابل قوتست برج خورشید و دُرج یاقوتست

12 خورده‌ای شربها ز دست ملک همچو پیغمبران هنیئاً لک

13 چه کنی پیش مُدبری پر درد در چنین کنج گنج بادآورد

14 کلبه‌ای همچو دیو درگه دود کردی از عکس روی نور اندود

15 من سهایی ندیده‌ام در چاه با دو خورشیدم این زمان و دو ماه

16 بلی اندر سرای جسمانی تو ز من این حدیث به دانی

17 این بود خلق و فعل پیران را که امیران کنند اسیران را

18 این چه جای چو تو جهان‌بین است گفت خود جایم از جهان این است

19 که عمارت سرای رنج بُوَد در خرابی مقام گنج بُوَد

20 جای گنج است موضع ویران سگ بود سگ به جای آبادان

21 عرش و فرشت سرای و بارگه است آفرینش ترا چه کارگه است

22 تیرگی با عمارتست انباز نور گرد خراب گردد باز

23 نبود زین سرای رنج و تعب ماه و خورشید جز خراب طلب

24 که به خانهٔ درست درنایند رخنه یابند و روی بنمایند

25 زیرک از زخم دهر خسته بهست پوست پر مغز خود شکسته بهست

26 دل زیرک میان لوز بود دل نادان چو پوست گوز بود

27 مغز تا نازکست پوست نکوست چون قوی شد حجاب گردد پوست

28 سنگ باید چو مرد کاهل شد مغز نغزت ز سنگ حاصل شد

29 گفتم ای جان پر از نکویی تو از کجایی مرا نگویی تو

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفتم ای ایزد سرشته ز نور

شاعر شعر گفتم ای ایزد سرشته ز نور چه کسی است ؟

شاعر شعر گفتم ای ایزد سرشته ز نور سنایی غزنوی می باشد.

شعر گفتم ای ایزد سرشته ز نور در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر گفتم ای ایزد سرشته ز نور چیست ؟

قالب شعر گفتم ای ایزد سرشته ز نور حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه است

مضمون اصلی شعر گفتم ای ایزد سرشته ز نور چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر