1 گفتم چشمم کرد بزلف تو نگاه چون گشت دلم برنگ زلف تو سیاه
2 گفت او نبرد مگر به بیراهی راه زیرا که نگیرد آن لب او را بگناه
1 ای پری روی آدمی پیکر رنج نقاش و آفت بتگر
2 تیرگی مر خط ترا بنده است روشنایی رخ ترا چاکر
1 ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ
1 بخار دریا بر اورمزد و فروردین همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
2 ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین