1 یاد دارم ز پیر دانشمند تو هم از من به یاد دار این پند
2 هر چه بر نفس خویش نپسندی نیزبر نفس دیگری مپسند
۷۶. اول نصیحت نزدیکان و پس آنگاه ملامت دوران. از نفس تو به تو نزدیکتر کسی نیست، تا به گفتار خود عمل نکنی در دیگران اثر نکند. ,
2 ملک و دولت را به تدبیر بقا دانی که چیست کاو به فرمان تو باشد تو به فرمان خدای
1 ای باد بامدادی خوش میروی به شادی پیوند روح کردی پیغام دوست دادی
2 بر بوستان گذشتی یا در بهشت بودی شاد آمدی و خرم فرخنده بخت بادی
1 بگذشت و چه گویم که چه بر من بگذشت سیلاب محبتم ز دامن بگذشت
2 دستی به دلم فرو کن ای یار عزیز تا تیر ببینی که ز جوشن بگذشت
1 عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم یا گناهیست که اول من مسکین کردم
2 تو که از صورت حال دل ما بیخبری غم دل با تو نگویم که ندانی دردم