- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بود در خاطرم که یک چندی گرچه هستم به اصل و دانش حر
2 به خرد با فرشته هم پهلو سخن نظم، نظم دانهٔ در
3 تا مگر گردد از ایادی تو تنگم از مرده ریگ مردم پر
4 چون نبودیم در خور خدمت گفت عفوت که السلامة مر
5 بندگی درت کنم چندی بیریا همچو ایبک و سنقر
6 ترک کردیم خدمت و خلعت نه دیار عرب نه شیر شتر