-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کتاب عشق میخوانم کنون فهم سبق کردم به استاد خرد بیجا ازین مبحث نطق کردم
2 همیکردم به کلک فکر تحریر جمال او به وصف نوبت رخسار او گل در طبق کردم
3 ازآن روزی که بنمودم به جنت نسبت کویش ز خجلت آب گشتم خویش را غرق عرق کردم
4 نمودم من قضای سنت پیشین خود دیگر به زیر شام زلفش روی او فهم شفق کردم
5 کمر چون خامه بربستم به توصیف سراپایش قلم در شهد مضمون لبش افتاد شق کردم
6 بسی خلق جهان بنوشته شرح نسخه حسنش من اندر مصحف رویش ز برگ گل ورق کردم
7 مپرس از رأیت منصوری این داروگیر من همین بس شاهدم در عشق او دعوای حق کردم
8 ز درس عشق او با من نشد غیر از جنون حاصل چو مجنون خویش را رسوای عالم زین سبق کردم
9 چه خوش گفتست طغرل حضرت بحر سخن بیدل به ساغر آب رویی داشتم سد رمق کردم