خواندم حکایتی از سنایی غزنوی قصیده-قطعه 189

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

خواندم حکایتی ز کتابی که جمع کرد

1 خواندم حکایتی ز کتابی که جمع کرد اندر حکایت خلفا زید باهلی

2 گفتا که داد مامون یک شب دو بدره زر بر نغمت سحاق براهیم موصلی

3 کس کرد و باز خواست دگر روز بدره‌ها گفتا فساد باشد و نوعی ز جاهلی

4 «هو ینصرف» لقبش نهادند مردمان واندر زبان گرفتش هر کس به مدخلی

5 لاینصرف تویی ز بزرگان روزگار وینک ز نام خویش مر این را دلایلی

6 در نحو وزن افعل لاینصرف بود نام تو احمدست به میزان افعلی

عکس نوشته
کامنت
comment