نهال دوستی را ریشه در خون از قدسی مشهدی غزل 398

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

نهال دوستی را ریشه در خون پرورش دادم

1 نهال دوستی را ریشه در خون پرورش دادم بچش نوباوه باغم، ببین چون پرورش دادم

2 به غیر از پاره دل نیست دربار سرشک من چه باشد بهره تخمی که در خون پرورش دادم

3 به اشک گرم من، در نوبت مجنون پر از گل بود گلستان محبت را نه اکنون پرورش دادم

4 نشد چون بذل دونان، قابل نشو و نما هرگز نهال بخت خود را از حد افزون پرورش دادم

5 پی تمهید رسوایی، نهال مهر خوبان را به آب و خاک صد فرهاد و مجنون پرورش دادم

6 دماغم تا شود شایسته بوی بتان، قدسی مشام خود چو گل ز اندازه بیرون پرورش دادم

عکس نوشته
کامنت
comment